کد مطلب:298617 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

تنها فدک نبود


این مطلب هم از لابه لای گفتار بالا معلوم شد و در تاریخ نیز آمده كه آنچه را ابوبكر از فاطمه منع كرد و گرفت تنها فدك نبود بلكه چیزهای دیگری هم بوده كه از آن جمله اموالی بود كه رسول خدا در مدینه داشت و همچنین مال خمسی كه از خیبر مانده بود و همه را ابوبكر با استناد به همان حدیثی كه تنها خود ناقل آن بود، و به عنوان اینكه من زمامدار مردم و جانشین پیغمبر هستم و آنها باید تحت اختیار من باشد، تصرف كرده و به فاطمه نداد.

او اموال دیگری را هم از مردم منع كرد مانند سهم خمس ذوی القربی كه بر طبق آیه خمس [1] حق یتیمان و مساكین و در راه ماندگان از سادات بود، و سهم «مولفه قلوبهم» كه بر طبق آیه زكات [2] می بایستی به آنها داده شود، به شرحی كه در كتاب النص و الاجتهاد [3] ذكر شده و چون تا حدودی از بحث ما خارج است از توضیح بیشتر خودداری می شود. و در مورد اموال دیگر فاطمه (ع) نیز با توضیحاتی كه درباره ی فدك دادیم مطلب روشن می شود، و اینها نیز همان گفتار ما را تایید می كند كه غرض خلیفه


و همدستانش از این ممانعتها و مصادره ی اموال و محدودیتها همان بود كه می خواستند مالی در اختیار مخالفان دستگاه خلافت نباشد تا احیانا به وسیله ی آن اموال، اسلحه و لشكری تهیه كرده و درصدد گرفتن حق از دست رفته ی خود باشند و تنها چیزی كه در نظر آنها نبود مسئله ی دین و احكام الهی، و اینكه آیا این اعمال روی موازین قرآن و اسلام است یا نه؟ و خلاصه آنان بدانچه سیاست و حكومتشان اقتضا داشت عمل می كردند نه بدانچه مقتضای دین و قرآن و سنت پیغمبر بود؟

و بزرگترین جنایت هم همین بود كه راه را برای سایر جنایتكارانی مانند معاویه و دیگران كه در طول تاریخ اسلام آمده اند باز كردند و این سنت «سیئه» و بدعت را در اسلام گذاردند و بر طبق آن حدیث معروف در جرم آنها نیز خود را شریك ساختند.


[1] سوره ي انفال، آيه ي 41.

[2] سوره ي توبه، آيه ي 61.

[3] صص 28- 20.